مرغ ســحر ناله سر کن
داغ مرا تازه تر کن
زآه شرر بار، این قفس را
برشکن و زیر و زبر کن
بلبل پر بسته ز کنج قفس درآ
نغمهء آزادی نوع بشــر سرا
وز نفسی عرصهء این خاک توده را، پرشرر کن
ظلم ظالم ، جور صیّاد
آشیانم داده بر باد
ای خدا، ای فلک، ای طبیعت
شامِ تاریکِ ما را سحر کن

نو بهار است
گل به بار است
ابر چشمم، ژاله بار است
این قفس چون دلم
تنگ و تار است
شعله فکن در قفس ای آه آتشین
دست طبیعت گل عمرِ مرا مچین
جانب عاشق نگه ای تازه گل
از این ، بیشترکن ،بیشترکن ، بیشترکن
مرغ بی دل، شرح هجران ، مختصر، مختصر کن
مرغ بی دل، شرح هجران ، مخــتصـــر،
 مختـصـر کن

 

 



تاريخ : 13 / 2 / 1392برچسب:شعر,مرغ سحر,ترانه,تصنیف,ماهور, | | نویسنده : عاشق |

 دیدی که رسوا شد دلم ...... غـــــــرق تمنا شد دلم

دیدی که من با این دل ...... بـــی آرزو عاشق شدم


با آن همه آزادگـــــــی ...... بر زلف او عاشق شدم
عاشق شدم


ای وای اگر صیاد من ...... غـــافل شود از یاد من
قدرم نداند


فریاد اگر از کوی خـــود ...... وز رشته ی گیسوی خود
بازم رهاند

دیدی که رسوا شد دلم ...... غـــــــرق تمنا شد دلم


******
در پیش بی دردان چرا ...... فــــریاد بی حاصل کنم
گر شکوه ای دارم ز دل ...... بـــــــا یار صاحبدل کنم
وای به دردی که درمان ندارد
فتادم بــه راهی که پایان ندارد

******
از گل شنیدم بوی او ...... مستانه رفتم سوی او
تا چون غبار کــوی او ...... در کوی جان منزل کنم
وای به دردی که درمان ندارد
فتادم بــه راهی که پایان ندارد

******
دیدی که در گرداب غـم ...... از فتنه ی گردون رهی
افتادم و سرگشته چون ...... امــــــواج دریا شد دلم
دیدی که رسوا شد دلم ...... غـــــــرق تمنا شد دلم



تاريخ : 11 / 2 / 1392برچسب:شعر,رسوا شد دلم,دل,آزادگی,عشق, | | نویسنده : عاشق |

عروض شعر و موسیقی یکی نیست

بگویم فرق وزن و ریتم ، در چیست

 

عروض خاصّ و ریتم چیست دارند؟

نواها وزن ایقاعی ست دارند

   

چو صوت و واژه دو بحث جدا شد

هجاها ، فاصله های نوا شد

  

بود سلفژ سلوک نت گرایی

اصول دیدخوانی ، دید سرایی

   

که سلفژ یا سرایش خوب باشد

اصول نغمه ها ، مطلوب باشد

   

از آنجایی که مست عطر یاسم

صدای عشق را من می شناسم

   

به پای ساز ، یک عمر است ، سحریم

من و موسیقی و غم ، اهل شعریم

   

همیشه شعر من ، لحنش بهشتی ست

صدای ساز من ، اردیبهشتی ست

   

چو ، باشد شور دل ، دنیا به کام است

شراب شعر و موسیقی ، به کام جام است

   

اگر چه وصف آن باشد بسی شرف

برآنم تا ز موسیقی زنم حرف

   

ز رنگ و دستگاه و گوشه هایش

کنم تقدیم هر کس ، توشه هایش

 

نغماتش جهان را کرده حیران

شکوه ناب موسیقی ایران

 

چه شور انگیز و ناب و دلپذیر است

به عالم نغمه هایش ، بی نظیر است

   

اصالت در هنرهای قدیمی است

نوای سنتی خیلی صمیمی است

   

به پرده ، نغمه ها ، دریای رنگ است

همیشه نام موسیقی قشنگ است

   

به ساز بی شکیبم ، پرده بستم

به بزم شعر و موسیقی ، نشستم

   

به لب گلبانگی از آواز دارم

همیشه ، الفتی با ساز ، دارم

 

همیشه عرشی و جنت سرشت است

برایم ساز ، چیزی چون بهشت است

 

امید شرح عشق و راز دارم

علاقه من به شعر و ساز دارم

 

طلوع موسیقی مانند ماه است

دو صد آهنگ ، در هر دستگاه است

   

به تشریح و اشاره ، نکته ، ایما

شوم وارد ، به دنیای نواها

 

نواه ها رنگهای آسمانی است

نگین نغمه رنگین کمانی است

   

به شرح نغمه و آهنگ و آوا

نمایم بحث فنّی در نواها

   

چه در یک قطعه، موسیقی ست ، اجرا؟

برایت ذکر خواهم کرد اسما

 

عجب آهنگ دارد ، شور بی حد

نخستین نغمه باشد پیش درآمد

   

بیندازد ، به جان و دل ، تب تاب

مقدّمه درآمد ، چهار مضراب

 

فواصل ، گوشه ، آن باشد ، که باید

پس آنگه ، گوشه ، تکه ، رنگ آید

 

نوا و رنگ را اطلاق دارد 

فواصل ، هم گل اشراق دارد



تاريخ : 8 / 2 / 1392برچسب:وزن,ایقاع,اصطلاحات موسیقی,شعر, | | نویسنده : عاشق |

به عالم ترجمان عشق یار است

دف و سنتور و نی ، عود و سه تار است

 

به جام عشق می ریزد شرر ، تب

ویلن می نوازد عشق ، هر شب

 

به زخم قلب من ، عشقی نمک زد

کسی در آسمانها ، نی لبک زد

 

برایم نغمه مستی ، شراب است

به دست عاشقان ، چنگ و رباب است

                                                           

 

 



تاريخ : 5 / 2 / 1392برچسب:موسیقی,آلات موسیقی,سازهای ایرانی,شعر, | | نویسنده : عاشق |

 

 شب است و ساز من آواز خوان است

جمال عشق ، در قاب جهان است


به مستی ساز من امشب ، خبر شد

جناب عشق مفتون هنر شد


نوا و نغمه ، گلبانگ زمین است

هنر در دهر ، موسیقی طنین است 


هنر اعجاز انسان در جهان شد

به مستی ، ساز دل ، آواز خوان شد


فروغ شعر من ، شمع شب دل

نت شیدایی ام ، بر خط حامل


شروع هر اتود را خوش نوا است

کلید کل موسیقی سه تا است


چو ماه موسیقی ، غرق طلوع است

دو و فا و سل ، اسباب شروع است 


خبر داده ست ، فرخاری ، چگل را

کلید سل گشاید ، قفل دل را


نواها نت به نت حرف دل است ، این

شکوه ، پنج خط حامل است ، این


صفا بخشیده ، آهنگ و نوا را 

سل و لا ، سی ، دو و می ، را و فا را


به لطف ساز ، در غوغای عشقم

همیشه ، عاشق نوتهای عشقم


جمال نور دارد جلوه رنگ

صدای پای موسیقی ست : آهنگ

                                                                   منیژه پلنگ پوش



تاريخ : 31 / 1 / 1392برچسب:شعر,خطوط حامل,نت موسیقی,کلید موسیقی, | | نویسنده : عاشق |

 

 بماند سالها این نظم و ترتیب          زما هر ذرهّ خاک افتاده جایی

قرض نقشی ست کز ما باز ماند          که هستی را نمی بینم بقائی



تاريخ : 29 / 1 / 1392برچسب:ساز,سه تار,شعر, | | نویسنده : عاشق |
صفحه قبل 1 2 3 صفحه بعد
  • فال انبیاء
  • قالب وبلاگ